پلیس فدرال استرالیا و پلیس ایالت نیو ساوت ولز این کشور اسفندماه ۱۴۰۳ دست به افشاگری مهمی زدند و گفتند موجی از حملات آتشسوزی عمدی و تخریب علیه اهداف یهودی در منطقه سیدنی، در واقع بخشی از توطئه یک شبکه سازمانیافته جنایتکار بوده است.
به گفته مقامهای امنیتی، گروههای جنایتکار در تلاش بودند تا با سوءاستفاده از افزایش موارد یهودستیزی در استرالیا پس از تهاجم هفتم اکتبر، دستکم ۱۵ حمله مختلف را برای ایجاد آشوب در این کشور سازماندهی کنند.
یکی از این موارد، حادثه ۳۰ دی ۱۴۰۳ در دورال، حومه سیدنی، بود که در آن یک خودروی کاروان حاوی مواد منفجره و اسنادی مرتبط با اهداف احتمالی جوامع یهودی کشف شد.
پلیس استرالیا این ماجرا را که به «پرونده دورال» شهرت یافت، نوعی «فریبکاری» قلمداد کرد؛ بدین معنا که هدف اصلی آن منحرف ساختن روند تحقیقات بود، نه اجرای حملات یهودستیزانه.
این موضعگیری پلیس، گزارشهای پیشین درباره رشد موارد یهودستیزی در استرالیا را به چالش کشید.
در پی آن، نهادهای یهودی در بیانیههایی تاکید کردند این ارزیابی به معنای کماهمیت جلوهدادن هدف قرار گرفتن یهودیان استرالیایی نیست و نمیتوان تمامی حملات ۱۸ ماه گذشته را صرفا بهعنوان «سناریوهای ساختگی» تلقی کرد.
تردید در سناریوی «ساختگی» و «فریبکارانه» بودن حملات یهودستیزانه
اورشلیمپست در ادامه مطلب خود نوشت با این حال، سناریوی «ساختگی بودن» این حملات چهارم شهریور با اظهارات جدید آنتونی آلبانیزی، نخستوزیر استرالیا و سازمان اطلاعات و امنیت این کشور مورد تردید قرار گرفت.
با این حال، این شورا در بیانیه خود به نظریه «سناریوی ساختگی» در خصوص حملات یهودستیزانه پرداخت و تاکید کرد جامعه یهودیان استرالیا سزاوار دریافت یک عذرخواهی است: «کسانی که کوشیدند تهدید علیه جامعه یهودی را کماهمیت جلوه دهند یا کارزار ترور علیه ما را صرفا یک فریبکاری یا صحنهسازی جنایی توصیف کنند، به جامعه یهودی یک عذرخواهی بدهکار هستند.»
این ابهام همچنان پابرجاست که سازمان اطلاعات و امنیت استرالیا یا دولت این کشور در نهایت چه زمانی و چگونه مرز میان «سناریوی ساختگی» و توطئههای سپاه پاسداران را مشخص خواهند کرد؛ همچنین اینکه کدام یک از موارد تخریب و آتشسوزی ناشی از فعالیت جنایتکاران سازمانیافته بوده و کدام دسته در چارچوب کارزار تروریستی جمهوری اسلامی قابل طبقهبندی است.