در این گزارش آمده است: پس از حمله گسترده نظامی به مراکز هستهای ایران در نطنز، اصفهان و فردو، و همچنین نابودی گسترده سامانههای موشکی و پدافندی جمهوری اسلامی، حالا فرصت بیسابقهای برای پیشبرد اهداف سیاسی و دیپلماتیک در برابر تهران فراهم شده است.
بر اساس ارزیابیها، حدود ۶۰ درصد از پرتابگرهای موشکی ایران و ۸۰ درصد از سیستمهای پدافند هوایی این کشور در جریان عملیات اخیر از بین رفتهاند. همچنین توان اطلاعاتی و عملیاتی اسرائیل و آمریکا نشان داد که آنها میتوانند با دقت بالا زیرساختها و فرماندهان کلیدی جمهوری اسلامی را در قلب ایران هدف قرار دهند.
با این حال، فارن افرز هشدار میدهد که این دستاوردهای نظامی، بدون تدوین سازوکارهای اجرایی سختگیرانه و اعمال فشار مداوم، در نهایت بیاثر خواهند شد. این نشریه تاکید میکند که پس از پایان جنگ ۱۲ روزه میان جمهوری اسلامی و اسرائیل، باید تمرکز سیاست آمریکا از بازدارندگی صرف به سمت تنظیمگری و اعمال اجرای موثر تغییر کند.
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نیز در نامهای به وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، بر ضرورت همکاری فوری تهران با آژانس برای دستیابی به راهحل دیپلماتیک در مناقشه هستهای تاکید کرده است.
فارن افرز اضافه میکند که هدف محوری این روند سیاسی باید جلوگیری از بازسازی توانمندیهای هستهای و موشکی دوربرد ایران باشد. این کار مستلزم توافقی تازه و جامع با مکانیسمهای نظارتی سختگیرانه، تحریمهای بازدارنده، و از همه مهمتر یک سازوکار اجرایی قاطع و الزامآور است.
در این مقاله آمده است: تجربه شکستخورده توافق هستهای ۲۰۱۵ نشان داد که بدون اعمال اجرای مؤثر، هیچ توافقی، حتی جامعترین آن، در برابر عزم حکومت ایران برای پیشبرد برنامههای نظامی و بیثباتکننده دوام نخواهد آورد.
نویسندگان این تحلیل یادآوری میکنند که آمریکا در دهههای گذشته در مهار دائمی قدرتهای بیثباتکننده خاورمیانه ناکام بوده و بارها درگیر بحرانهای داخلی کشورهای منطقه شده، در حالیکه در اروپا و آسیا، ثبات نهادی و همکاری منطقهای راه را برای مهار چین و روسیه باز کرد.
به اعتقاد نویسندگان، امروز فرصتی تازه فراهم شده که با استفاده از ضعف بیسابقه جمهوری اسلامی، بتوان پایههای یک نظم تازه را در منطقه ایجاد کرد.
به نوشته فارن افرز، پس از نابودی داعش، حکومت ایران به منبع اصلی بیثباتی منطقه بدل شد و شبکهای از نیروهای نیابتی را علیه اسرائیل، کشورهای عرب خلیج فارس و نیروهای آمریکایی بهکار گرفت.
اما پس از حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و سپس ورود مستقیم تهران به جنگ، توان جمهوری اسلامی و بازوهای نیابتیاش به شدت تضعیف شد.
فارن افرز در ادامه مینویسد، دولت ترامپ برخلاف دورههای پیشین، نه از منطقه رویگردان شده و نه خود را درگیر بحرانهای دائمی کرده است، بلکه با اتکا بر ترکیبی از دیپلماسی و حملات نظامی محدود و مؤثر، راهبردی تازه در پیش گرفته که هدف آن مهار تهدیدات مشخص، از جمله جلوگیری از ساخت بمب اتمی توسط حکومت ایران، با حمایت افکار عمومی است.